بســمه تعالــی
زخــم دسـت و پاهایـشان گـم بـود در زخــم عمـیق قلبشـان ، مگـر میتـوانســتند،آن خــنده های شـــیرین دوران کــودکـی فـرزندانشـان را فـرامـوش کنـنـدــد !
تمام زیـبایـی و طــراوت و جــوانیشـان را که بـه پای فـــرزندانشان قــربانـی کـرده بــودند را فـــرامـوش کننــد.
دیگـــــر چیــزی نداشــتند بـجـز درد، و آه، و رنـج و تـنهایی، بچــه ها هــر یک رفـــته بـودنـد دنـبال زنـدگــی خـــودشـان.
آخـــه درد مـادر درد نان و آب نبـــود،
درد دوری از عشــق و فـــرزنـد بـود. مـادر عشــق فـــرزنـدانش را کـــم داشـت.
بیـایـید بیشــتر به # مـادر و #پــدر عشـق بـورزیـم،
باور کنیــد بـه پهـنـای صــورتـم خیـس از .اسـت.
درباره این سایت