محل تبلیغات شما
بسمه  تعالی  :  
اولش با سیل وبعد بازله و مرگ عزیز من و آخرش با ویروسی کشنده.
نیستی  ولی چه بی اندازه   می خواهمت ؛خواستن تمام شدنی نیست عزیزم ،تنها دخترم که ندارمت اما همیشه  دارمت!
ساده با تو حرف می زنم ،بهار ادامه گلهای  پیراهن  توست، یادت برایم بوی نور می دهد، جدا شدی از ما چه جدایی

به جدایی تکه ای از جان.
به فرو ریختن زمان ماند.
در هیاهوی  حال و دیروزم،
از و جودم خرابه ای ماند.

دست کشیدن روی عکست  بارون  را بیاد می آرد.الهام من چشمانت  حس  بارون را دارد ، نگاه به عکست می کنم هم آروم می گیرم ، هم دلم  
آشوب میشود  از این همه آرامشی که  اگر نباشی دیگر هیچ وقت نماید تو زندگیم .  

از موقع ای که  رفتی من در تنهایی عظیمی مچاله شدم ،وشبها بی رحمانه  صبح میشود.امشب هم مثل دیگر شبها بیقرار .
.
رهگذار عمر، سیری در دیاری، روشن و تاریک.        رهگذار ، عمر راهی بر فضایی دور یا نزدیک.
کس نمی داند  کدامین روز  می  آید .      کس  نمی  داند کدامین  روز  میمیرد  
چیست، این افسانه  هستی ، خدایا چیست .     پس چرا، آگاهی  از این، قصه ما را نیست. .
کس نمی داند کدامین روز می آید      کس نمی داند کدامین روز میمیرد  
صحبت ، از مهر و محبت، چیست        جای آن در سینه ها خالیست .
روزی انسان برده عشق و محبت بود    جز ره عشق و وفا راهی نمی پیمود . 
کس نمی داند کدامین روز می آید     کس نمی داند کدامین روز میمیرد  
کس  نمی  داند  کدامین  روز  می  آید    کس  نمی  داند  کدامین  روز  میمیرد . .
  


                                                                         
    

می نویسـم از دلتنگی هایم.

در سـوگ فـرزند خـود.

ای داد از بی کسی مادر.

  ,نمی ,کدامین ,داند ,، ,روز ,    ,کدامین روز ,نمی داند ,داند کدامین ,کدامین  روز  ,نمی  داند  کدامین 

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

neorabbemar حجاب و عفاف ماخبرنامه ایم همین و بس... رسم عاشقی یک گمرکی امام زمان (عج) علوم ماورا tilobirthle درمان اعتیاد وب لژیون آقای فریدون جنابی خاطرات عجیب وغریب